حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با تشریح سناریوی سلطه گران برای «تضعیف اقتصاد ایران، ایجاد اختلاف میان مسؤولان و کمرنگ کردن اعتقادات و احساسات اسلامی» بر ضرورت هم افزایی و مدارای متقابل مجلس و دولت و فصل الخطاب بودن قانون تأکید کردند.
خبرگزاری فارس: وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در خصوص ادعاهای آلسعود در مورد ایران تاکید کرد که آمریکا هم نمیتواند ما را تهدید کند، دیگران که جای خود دارند. سردار احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس درخصوص ادعاهای شورای همکاری خلیج فارس مبنی بر دخالت ایران در امور بحرین گفت: هر کسی که به صحنه نگاه کند، متوجه میشود که چه کسی واقعا در امور بحرین دخالت میکند.
وی افزود: با نگاهی ساده میتوان دریافت که چه کشوری نیروهای نظامی خود را به بحرین وارد کرده و در امور این کشور دخالت میکند.
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در خصوص ادعاهای آلسعود در مورد ایران نیز گفت که آلسعود در حدی نیست که ایران را تهدید کند، لذا باید گفت که آلسعود هرگز جسارت تهدید نظامی نسبت به ایران را پیدا نخواهد کرد.
وحیدی در عین حال تاکید کرد که آمریکا هم نمیتواند ما را تهدید کند، دیگران جای خود دارند.
انتهای پیام/
حسین شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان با درج یادداشتی به سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام واکنش نشان داد.
به گزارش رجانیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
می گویند؛ شخصی برای دوست دوچرخه سوارش که تازه فوت کرده بود، خرما خیرات می کرد. یکی از رهگذران به جای آن که مانند بقیه، یک خرما بردارد و فاتحه ای بخواند، پنجه در سینی انداخت و مشت خود را پر از خرما کرد. صاحب عزا که از فرصت طلبی او ناراحت شده بود، مچ او را گرفت و به ملامت گفت؛ چه خبرته آقا؟! اتوبوس که چپ نشده؟! یک دوچرخه سوار به جدول زده و فوت کرده!
روز پنج شنبه- 5 خردادماه- آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم بزرگداشت حماسه سازان جامعه پزشکی در دوران جنگ تحمیلی، با اشاره تلویحی به ماجرای اخیر و حرکت دشمن پسند جریان انحرافی، سخنان به ظاهر مبهم و دوپهلو- و در مواردی صریح و بی پرده- داشته اند که درباره آن با توجه به مواضع شناخته شده ایشان مخصوصا طی دو سال اخیر، گفتنی هایی هست؛
1 ـ آقای هاشمی رفسنجانی با تلویحی نزدیک به تصریح از جریان انحرافی نفوذ کرده در حلقه نزدیک به رئیس جمهور محترم یاد کرده و تلاش می کند حرکت اخیر این جریان انحرافی را نشانه حقانیت مواضع دو سال گذشته خویش معرفی کند و حال آن که مواضع و عملکرد جریان انحرافی به وضوح و بی کم و کاست با فتنه 88 همسو و هم جهت بوده است و آنچه این جریان نفوذی در پی آن بود- و شاید هنوز هم به خیال خام خود در پی آن باشد- فقط به عنوان بخشی از خیانت و جنایت بزرگ و فراموش نشدنی سران و حامیان آشکار و نهان فتنه 88 قابل ارزیابی است.
بنابراین جناب آقای رفسنجانی که طی 2 سال گذشته به گونه ای نه چندان پنهان و در مواردی کاملا آشکار از سران و عوامل فتنه حمایت کرده اند، نمی توانند و نباید جریان یاد شده را در تقابل با خود تلقی کنند چه رسد به این که علیه این جریان موضع گرفته و به اقدام زشت و ناپسند آن اعتراض کنند! باید از آقای هاشمی رفسنجانی پرسید؛ کدامیک از مواضع پلشت جریان انحرافی را می توان آدرس داد که فتنه گران - متاسفانه مورد حمایت شما- صدها برابر، زشت تر و مشمئز کننده تر از آن را مرتکب نشده باشند؟!
2 ـ تا آنجا که به مسئولان عالی رتبه نظام و توده های عظیم مردم فداکار و اصولگرا مربوط است، بلافاصله بعد از مشاهده انحراف در جریان یاد شده، با هوشیاری و بصیرت مثال زدنی و پیروی همیشگی از خط رهبری، در مقابل این انحراف قد علم کردند و زاویه گرفتگان از بستر اصلی و تعریف شده انقلاب را محکوم کرده و علیه آنها به مقابله برخاستند. آیا، همین یک فقره به تنهایی حکایت از آن ندارد که نظام، مردم و مسئولان در صراط مستقیم اسلام و انقلاب گام برمی دارند؟
بنابراین اتفاق خاصی نیفتاده است که حضرتعالی برای «هشدار» و توصیه و نصیحت درباره آن، احساس تکلیف کرده باشید ! آیا اصولگرایان- به معنی گسترده کلمه- که در مقابل انحراف ایستاده اند قابل ملامت هستند یا کسانی که در جریان فتنه 88، آن همه جنایت، خیانت، وطن فروشی و همراهی با سرویس های جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس را به وضوح مشاهده کردند و دم برنیاوردند؟!
گفتنی است نشریه آمریکایی «فارین پالیسی» طی مقاله ای خطاب به دولتمردان آمریکایی که ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کنند، نوشته بود؛ «آقای اوباما، شما بعد از افشای جنایات وحشیانه ماموران آمریکایی در زندان گوانتانامو، قول تعطیلی این بازداشتگاه را دادید ولی علی رغم تمامی اسنادی که از وقوع جنایت در گوانتانامو حکایت می کرد، به وعده خود عمل نکردید، اما جمهوری اسلامی ایران بلافاصله پس از اطلاع از نقض حقوق بشر در زندان کهریزک، دستور تعطیلی آن را صادر کرد. بنابراین، شما قابل ملامت و اعتراض هستید که جنایت در گوانتانامو را دیدید و سکوت کردید، نه جمهوری اسلامی ایران که برای مقابله با نقض حقوق بشر، حتی مسئولان برگزیده خود را نیز برکنار کرد؟!».
3 ـ آقای رفسنجانی در مراسم یاد شده گفته است «همه باید تلاش کنیم اعتماد برخی از مردم را که به تردید افتاده اند، برگردانیم» و توضیح نداده اند منظورشان از «برخی از مردم» چه کسانی است؟ اگر توده های چند ده میلیونی مردم را می فرمایند که آنها در حماسه بی نظیر 9 دی و سپس 22 بهمن و ... بارها نشان داده اند به چه کسانی اعتماد ندارند و برای کدام دیدگاه و عقیده تا پای جان ایستاده اند. و اما اگر مقصود جناب هاشمی، گروه ها و جریاناتی نظیر منافقین و بهایی ها و مارکسیست ها و سلطنت طلب ها و عبدالمالک ریگی ها و غارتگران بیت المال است که با سران فتنه مورد حمایت ایشان ائتلاف کرده بودند و نتانیاهو با صراحت از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران»! یاد می کرد که باید از زبان حضرت امام(ره) خطاب به آقای هاشمی گفت؛ اگر آنها به نظام اعتماد کنند، نظام باید به حرکت خود با چشم «خیانت» نگاه کند! راستی مگر همه این جریانات فاسد و جرثومه های فساد و تباهی آشکارا و بی پرده با دست اندرکاران فتنه 88 در ائتلاف نبودند؟! این که قابل انکار نیست، هست؟! چرا جناب هاشمی درباره این ائتلاف شوم مهر سکوت بر لب زده بودند و در اعتراض به آن لب تر نفرمودند، که هیچ! از فتنه گران به صراحت نیز دفاع و حمایت کردند؟!
4 ـ آقای هاشمی فرموده اند «آمار دروغ دادن، ادعای دروغ کردن، پول بیخودی مصرف کردن که مردم می فهمند یک بازی است و بیت المال را به غارت بردن برای خرید چند رأی و امثال این چیزها دیگر در مردم جواب نمی دهد».
درباره این بخش از سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی اگرچه گفتنی های فراوانی است ولی تنها به چند مورد از آن بسنده می کنیم؛
الف: فرموده اند «آمار دروغ دادن» خب! چه کسی می تواند انبوه خدمات برجسته دولت نهم و دهم را انکار کند؟ ساخت ده ها سد، هزاران کیلومتر راه، صدها کارخانه و نیروگاه، موشک های دوربرد، زیردریایی، فرستادن ماهواره به فضا، پیشرفت های خیره کننده در عرصه های نانو تکنولوژی، سلول های بنیادین، رادیو ایزوتوپ ها، دستاوردهای هسته ای، برخورداری تقریبا تمامی روستاهای ایران از برق و گاز، رسیدگی به محرومان و مستضعفان و برکشیدن این اقشار از سطوح زیرین جامعه به بالاترین سطح ها و مسئولیت ها و... و... که قابل انکار نیست و به قول شما «مردم می فهمند».
باید از جناب هاشمی که خود مسئولیت بالای اجرایی داشته اند و از مقوله کار و پیشرفت باخبرند پرسید چه کسی می تواند اینهمه خدمات را که در پاره ای از موارد «بی نظیر» بوده است انکار کند و ارائه فهرست آن به مردم را «آمار دروغ»! تلقی کند؟! هیچکس خدمات عمرانی آقای هاشمی در دوران ریاست جمهوری ایشان را نفی نمی کند ولی کدام ناظر بی طرف و باانصافی می تواند این واقعیت را انکار کند که دولت نهم و دهم ده ها و در پاره ای از موارد صدها برابر دولت سازندگی به مردم خدمت کرده است؟ آمار خدمات دولت نهم و دهم را با آمار مشابه در دولت های سازندگی و اصلاحات مقایسه بفرمائید. کدام دروغ است؟!
ب: آقای هاشمی به «ادعای دروغ» اشاره کرده اند که باید گفت؛ چه کسانی به توصیه «جرج سوروس» و «جین شارپ» ادعای دروغ تقلب در انتخابات را مطرح کردند و با آن که خود مسئولیت انجام چند انتخابات را داشتند و می دانستند تقلب در مقیاس میلیونی ناممکن است در این شیپور فریب دمیدند؟! و بعد از آن که آب ها از آسیاب افتاد و عوامل اصلی به دستور گرفتن برای اشاعه این دروغ اعتراف کردند نیز حاضر به تکذیب ادعای دروغ خود نشدند؟ چه کسانی برای تامین خوراک تبلیغاتی بیگانگان در مجلس ختم «زنده »ها شرکت کرده و اشک ریختند! و روی قبرهایی که «مرده» نداشت عزا گرفتند؟! چه کسانی به دروغ ادعای شکنجه و تجاوز در زندان ها را مطرح کردند؟ چه کسانی؟!
و... و صد البته حق با آقای هاشمی است که می فرمایند «مردم این دروغ ها را باور نمی کنند» چرا که اگر باور می کردند طومار فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 را درهم نمی پیچیدند و حماسه بی نظیر 9 دی را علیه فتنه گران نمی آفریدند.
ج: جناب آقای هاشمی از غارت بیت المال گله کرده اند که البته، نمونه هایی از آن قابل نفی نیست ولی این نمونه ها از سوی کسانی است که اولا؛ برخی از آنان با فتنه گران همخوان و هم پیاله بوده اند و ثانیا؛ با غارت های کلان بیت المال در دوران سازندگی و اصلاحات قابل مقایسه نیست. اینجا یک سؤال از جناب آقای هاشمی در میان است؛ چند فقره از پرونده های کلان فساد اقتصادی و غارت بیت المال که ماجرای آنها به دادگاه نیز کشیده شده و اسناد آن موجود است، در دوران ریاست جمهوری ایشان بوده است؟! و چند فقره نبوده است؟!
د: درباره هزینه بیت المال برای جمع آوری آراء سخن گفته اند که البته، برخی از تحرکات این روزها قابل انکار نیست ولی جریانی که در این راستا حرکت می کند به شدت مورد اعتراض قرار گرفته و هم اکنون رسیدگی به صحت و سقم ماجرا در کمیسیون اصل 90 مجلس در جریان است. اما، مگر در همین جریان فتنه 88، پول های کلان غارت شده از مردم و مبالغ هنگفت و نجومی کمک های مالی ملک عبدالله پادشاه عربستان، پادشاه اردن و بسیاری از کشورهای اروپایی برای جمع آوری آراء مردم به نفع نامزد فتنه گران هزینه نشد؟ و حتی پس از فتنه نیز، مگر برای فلانی هفته ای 40 میلیون تومان پرداخت نمی شد. ولی همه دیدند که نتیجه ای در پی نداشت. بنابراین باید با جناب آقای هاشمی همصدا شد که «این چیزها دیگر در مردم جواب نمی دهد»!
5 ـ ایشان در همان مراسم فرموده اند «امروز دشمنان ما، چهار چشمی ما را نگاه می کنند و دنبال رخنه می گردند تا حضور بیشتری پیدا کنند. این چیز روشنی است و همه می توانند آن را بفهمند. خدا کند که ما هم این چشم باز را داشته باشیم».
این بخش از سخنان آقای هاشمی با توجه به حمایت آشکار مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس از فتنه 88 که مورد حمایت ایشان بود و حضور ده ها عامل تابلودار سرویس های اطلاعاتی بیگانه و گروه های تروریستی و ضد انقلاب در اردوگاه فتنه یاد شده، تعجب آور و ابراز آن از سوی ایشان تاسف بار است و باید از آقای رفسنجانی پرسید آیا می توانید آنهمه وابستگی دوستان مورد حمایت خویش به دشمنان بیرونی را انکار کنید؟! آیا بسیاری از عوامل اصلی فتنه 88 در سطح مشاوران، برنامه ریزان و سردمداران این فتنه هم اکنون به آمریکا و انگلیس پناهنده نشده اند؟ آیا عطاءالله مهاجرانی، وزیر کابینه و معاون رئیس جمهور دولت های سازندگی و اصلاحات و سخنگوی دوستان فتنه گر شما امروزه تحت مدیریت شبکه MI6 انگلیس نیست؟ و آن دیگری حداقل دو بار به اسرائیل سفر نکرده است؟ آیا جناب خاتمی با جرج سوروس صهیونیست ملاقات نکرده و دستورات دیکته شده او را به کار نگرفته است؟ آیا «مایکل لدین»، «جان کین»، «تموتی اش» و... عضو بیرونی فتنه 88 نبوده اند؟ آیا شیمون پرز با صراحت اعلام نکرده بود که اصلاح طلبان- یعنی دوستان شما- سربازان اسرائیل هستند که به نمایندگی از رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی درافتاده اند؟ آیا اوباما حمایت مالی، تبلیغاتی و سیاسی از دوستان فتنه گر شما را وظیفه قطعی و غیرقابل چشم پوشی آمریکا ندانسته بود؟ آیا کمک های هنگفت ملک عبدالله سعودی به حساب سران فتنه واریز نشده بود. راستی همین دو هفته قبل آقای عطاءالله مهاجرانی سخنگوی سران فتنه با ملک عبدالله در یک نشست خصوصی در ریاض شرکت کرده بود. آیا فتنه گران در روز قدس به نفع اسرائیل شعار ندادند؟ آیا روز 13 آبان به نفع آمریکا عربده نکشیدند؟ و...
جناب آقای هاشمی! سخن از رخنه بیگانگان نیست. پای «دروازه» در میان است و این دروازه را فتنه گران مورد حمایت شما به روی دشمنان اسلام و انقلاب و امام و مردم باز کرده بودند.
کد خبر:90791 -شاید به نظر شما این مطلب غیر مرطبت باشد ولی به این جهت که وسیله نقلیه بنده سیلو است و دفترچه ندارد با کلی تلاش دفترچه اونا گیر آوردم و حیفم اومد برا دیگران نذارم یا علی
خبرگزاری فارس: عباس قنبری عدیوی معتقد است که آمریکا و اسرائیل و انگلیس از حوادث پس از انتخابات استفاده و تلاش کردند با سلطنتطلبان، منافقان، رقاصان و خوانندهها بحث را به سمت خود بکشند که بیاییم این رنگ سبز را نماد قرار دهیم و با جمهوری اسلامی مخالفت کنیم. * مقدمه:
عباس قنبری عدیوی از فرهنگیان و پژوهشگران نام آشنایی است که سالها در امر پژوهش و نوشتن فعالیت داشته که حاصل این تلاشها تألیفات بسیار سودمندی در زمینههای مختلف است.
وی از شهروندانی است که "ذووجهتین " نیز هست؛ یک وجهه او کارهای فرهنگی و آموزشی و وجهه دیگرش فعالیتهای سیاسی و اجتماعی است.
او در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری دهم، مسئولیت ستاد میرحسینموسوی را نیز به عهده داشت. وی در حال حاضر مسئولیت بنیاد ایرانشناسی شعبه استان چهارمحال و بختیاری را بهعهده دارد.
همه این مسائل و موارد باعث شد تا با وی به گفتوگو بنشینیم و از هر دری سخنی بگوئیم.
مشروح گفتوگوی خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با عباس قنبری عدیوی در ذیل میآید:
* فارس: آقای دکتر! بهعنوان اولین سؤال از موضوع فعالیتها و اهداف بنیاد ایرانشناسی برایمان بگوئید؟
- قنبری: بنیاد ایران شناسی یک مؤسسه علمی و پژوهشی است که بهدنبال جلوگیری از فعالیتهای موازی بنیادهای مختلفی تحت عنوان حافظشناسی، سعدی شناسی، خلیج فارس شناسی و ... به وجود آمده است. ما تلاش میکنیم که ایران را در یک مفهوم کلی در عرصههای تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی، معماری و هنری به علاقهمندان و نیز گردشگران و ایران شناسان بشناساند. در استان چهارمحال و بختیاری نیز ما هم در این راستا، ایران را در یک مقایسه کوچکتر به نام چهارمحال و بختیاری به دوستان فرهنگی، دانشگاهی، علاقه مندان و پژوهشگران معرفی میکنیم و در همین راستا نیز همایشها و نشستهای مختلفی برگزار شده و میشود.
* فارس: گرایشات قومی و قبیلهای در پژوهشهای شما که نقشی ندارد؟
- قنبری: خیر. ببینید اصلا قطع به یقین ما بحثهای قومی نداریم. به دلیل اینکه سیاست بنیاد این نیست. ما به تمام اقوام ایرانی احترام میگذاریم و همه کسانیکه در استان چهارمحال و بختیاری هستند، ایرانی هستند و هویت ایرانی و ملی برای ما مهمتر از گویشها، نژادها و زبانهای بومی و محلی است.
* فارس: آقای دکتر! بفرمائید اصولا استان چهارمحال و بختیاری چقدر قدمت دارد و فرهنگ مکتوب و میراث فرهنگی این استان به چه دورههایی میرسد؟
- قنبری: چهارمحال و بختیاری از جوانترین استانهایی است که نسبت به مناطق دیگر زودتر از آب سر در آوردهاند. چهارمحال و بختیاری ریشه عیلامی دارد. وقتی به بررسی آثار تاریخی و بقایای حکومتها میپردازیم، میبینیم که آثار و علامتهای حکومتهای عیلامی قابل مشاهده هستند و علاوه بر این آثار حکومت اشکانیان نیز مشاهده میشود، میدانید که اشکانیان یک سلسله عشایری بودند و همین کمبود ساختمانها و تمدن شهرنشینی نشانگر آن حکومتهای ایلی و قومی مثل اشکانیان بوده و میبینیم که اینها در اینجا سابقه بیشتری دارند.بعد هم قدمت این استان به ساسانیان و دوران پس از اسلام میرسد که از نظر تمدنی حکومتهای محلی در مناطقی مانند بازفت و مناطق بختیارینشین بیشتر از سایر مناطق است.
* فارس: بفرمائید چه چشماندازی را برای توسعه فرهنگ استان تبیین میکنید و راهکارهایی که میتواند به این پیشرفت و توسعه برسیم را توضیح دهید؟
- قنبری: من فکر میکنم که بر مهمترین نکته دست گذاشتید. چون واقعیت این است که اگر قرار است هرجامعهای توسعه پیدا کند، بنده معتقدم در وهله اول بایستی توسعه فرهنگی پیدا کند. معتقدم که توسعه فرهنگی مقدم بر توسعه اقتصادی است. چون فرهنگ مجموعهای از باورها، عقاید، دین و اندیشههای یک ملت است که اگر بتوانیم این فرهنگ را بارور کنیم و مردم را با فرهنگی که هم ریشه تاریخی و هم ریشه دینی و هم ریشه سیاسی و مبارزاتی داشتهاند را تقویت کنیم، میتوانیم مردم را به سمتی هدایت کنیم که از امکانات موجود بهترین بهره را برای رشد و تعالی خودشان، منطقه و در نهایت کشور ببرند.
بزرگترین سرمایه چهارمحال و بختیاری نیروی انسانیش است. سرمایهای که از همه لحاظ پیشینه خوبی دارد و لذا باید با طراحی برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت به سمت توسعه همه جانبه حرکت کنیم.
* فارس: در خصوص نامگذاری امسال به عنوان جهاد اقتصادی از سوی مقام معظم رهبری چه نظری دارید؟
- قنبری: این نامگذاری یک سنت بسیار پسندیده و مدیریتی است و تمام مدیران را به سمت نیاز اصلی جامعه هدایت میکند. اگر شعاری برخورد نشود و اینها را اصولی در سطح جامعه جدا کنیم، مسلما میتوانیم از این نامگذاریها یک فرآیند مثبت برای رشد و تعالی کشور به دست آوریم.
* فارس: نظر شما در خصوص انقلابات رنگی چیست؟
- قنبری: در کشورهایی که ثبات سیاسی و فرهنگی نداشتند، مانند کشورهای حوزه شوروی سابق، دشمنان توانستند بر اساس نوعی برنامهریزی از قبل تلاش کنند مردم را به دور یک خواسته هدایت شده بکشانند اما در کشور ما که دارای یک سابقه تاریخی بالای اجتماعی فرهنگی با سابقه تاریخی بالای اجتماعی فرهتگی با سابقه دینی درخشان و استواری در اندیشه مردمانی که خودشان انقلاب کردهاند و دارند از آن دفاع میکنند، بعید میدانم چنین انقلابهایی اثرگذار باشد. ما هم باید به این سمت برویم که انقلابمان از این رنگها و انگهای مختلف نجات دهیم، بهشرطیکه از همه نیروها و از تمام توان مردم در این عرصه استفاده کنیم.
* فارس: ما شاهد یک حرکت همگرایی رنگی در کشور و یک همسویی با خارج از کشور بودیم؛ نظر شما چیست؟
- قنبری: اعتقاد دارم دشمن هیچگاه از موضوع خود عقب ننشسته و آمریکا و اسرائیل و انگلیس و ابرقدرتها به دنبال این هستند که کشور را به هر شکل ممکن زمین بزنند لذا از حوادث رخ داده پس از انتخابات استفاده و تلاش کردند با گروه سلطنتطلبان، گروه منافقان، گروه رقاصان و خوانندهها بیایند و بهنحوی این بحث را به سمت خود بکشند که بیاییم این رنگ سبز را نماد قرار دهیم و با جمهوری اسلامی مخالفت کنیم، درحالیکه راه اصلاحطلبان از آنها جداست و من معتقدم اصلاحطلبان جزیی از نظام هستند و به اهداف انقلاب وفادارند.
* فارس: این اعتراض شکل مبنایی نداشت و از نظر سیاسی اصولی نبود، بهخصوص در 25 خرداد 1388 تبلور عینی داشت. ما با هم تعارض داریم و این را غلط میدانیم و این موجب همسویی با غربیها شد، نظر شما چیست؟
- قنبری: 25 خرداد 1388 بعد از اینکه مردم به خیابانها آمدند، دشمن هم دست به کار شد، یعنی حرکت اولیه مردم بهگونهای بود که رهبران آن حرکت باید اعلام میکردند که راه ما با راه بیگانگان و سلطنتطلبان جداست.
- فارس: چرا این کار را نکردند؟
- قنبری: این را باید از خودشان بپرسید.
- فارس: شما میگویید که رهبران این جریان اشتباه کردهاند؟
- قنبری: بله؛ من میگویم که اشتباه کردهاند چراکه دوستان ما بایستی میآمدند و صریح موضع خود را مشخص میکردند که ما به دنبال این نیستیم که نظام نباشد بلکه به دنبال این هستیم که قانون سر جای خود باشد. اگر این حرف زده میشد، این نزاعهای خیابانی اتفاق نمیافتاد.
VOA و BBC دوستان را دچار شائبه میکنند، ما که نیامدیم برای VOA و BBC انتخابات برگزار کنیم. ما برای کشور خودمان میخواستیم فعالیتهای مجریان به سمتی بروند که کشور موفقتر شود.
بعضی دوستان که موضوع تخلف و تقلب گسترده را گفتند، باید از خودشان استدلالهایشان را بپرسید ولی من احساس میکنم این کار، کار بسیار مشکل و سختی است.
* فارس: در حوادث پس از انتخابات تا 25 بهمن 1389 شاهد بودیم عوامل منافقین، سلطنتطلبان و بهائیها به شکلهای مختلفی نفوذ داشتند در ستاد دو کاندیدایی که بعدا دچار این گرفتاری شدند و هدف این افراد بحث براندازی بود، ارزیابی شما چیست؟
- قنبری: مسلما منافقین، آمریکاییها و انگلیسیها هیچگاه برای حفظ انقلاب تلاش نمیکنند و به هر راه ممکن در دستگاههای مختلف نفوذ میکنند تا مستقیم یا غیرمستقیم افراد و مسئولین کشور یا کاندیداهای مجلس یا ریاست جمهوری را بر خواستههای خود منطبق کنند که به اهداف خود برسند.
* فارس: همسویی موسوی و کروبی با بیگانگان و عدم موضعگیری و غلتیدن بیشتر در تئوریهای آنها شائبه وابستگی آنها را بیشتر میکند.
- قنبری: اگر واقعا این دوستان در مسیر آنها حرکت کنند، این محکوم است.
* فارس: در این مسیر قرار گرفتند؟
- قنبری: خوب این محکوم است. قرار گرفتن در خط آمریکا و انگلیس و منافقین محکوم است. از طرف چپ و راست و افرادی که موضع حزبی خاصی ندارند نیز محکوم است.
*فارس: کاندیداهای معترض میتوانستند در چارچوب قانون اعتراض کنند. شما به عنوان مسئول ستاد میرحسین در استان آیا این فرصت را داشتید که دیدگاههای خود را به آنها اعلام کنید؟
- قنبری: ما بعد از انتخابات هیچگونه ارتباطی با دوستان ستاد مرکزی نداشتیم، چون بعد از انتخابات اعتراضات را در استان مدیریت کردیم و مانع از هرگونه حرکت خلاف قانون و اعتراض غیرمنطقی شدیم.
- فارس: بین تقلب و تخلف فرق است. آیا میتوان گفت در یک انتخابات 40 میلیون یک تقلب 15 میلیونی رخ داده است؟
- قنبری: مقام معظم رهبری هم این را فرمودند ولی من اعتقاد دارم آنچه اعلام شد و مقام معظم رهبری تفویض و تأیید کردند، برای حفظ نظام و جلوگیری از آشوبهای داخلی همه باید گردن میگذاشتیم و اینرا میپذیرفتیم. شرایط به جایی رسید که بعضی میخواستند با این بحث تخلف و تقلب ماهیت انتخابات را زیر سؤال ببرند که ابطال انتخابات بعد از 30 سال بزرگترین لطمهای بود که به انقلاب اسلامی میخواستند وارد کنند و این کار بسیار نادرستی بود.
* فارس: موضع ما نسبت به جریانات آزادیبخش در این 30 سال مشخص بود ولی شعاری (نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران) در روز قدس داده شد که با طرح این شعار انحرافی میخواستند دیپلماسی خارجی انقلاب را زیر سؤال ببرند و آقای کروبی و موسوی از این موضوع حمایت میکردند و نهایتا منجر به حوادث روز عاشورا شد و البته مردم در اعتراض به این حوادث حماسه 9 دی را آفریدند.
- قنبری: این شعار، شعار درستی نیست. هر حادثهای که ارزشهای دینی ما بهویژه بحث عاشورا، محرم و حضرت اباعبدالله را زیر سؤال ببرد، محکوم است. 9 دی هم تجلی و خواست مردم بود که فرهنگ عاشورا و کربلا متعلق به ملت ماست و باید حرمتش حفظ شود و هر کس بخواهد با مقدسات دینی ما، با قرآن و با امام حسین (ع) مقابله کند، اصلا قابل حمایت نیست.
- فارس: نظر شما در مورد راهپیمایی 25 بهمن 1389 و سهشنبههای بعد از آن چیست؟
- قنبری: به عقیده من این تصمیم، تصمیم درستی نبود و اشتباه بود، به این خاطر که ما چند روز قبل از آن 22 بهمن را داشتیم، 22 بهمن میتوانست یک فرصت مناسب باشد برای انسجام ملت و نخبگان سیاسی و وحدت مسئولان و رفع کدروتهایی که بود و میشد دعوت کرد از تمام چهرههای سیاسی بدون موضعگیری یا شعار سیاسی و به جهانیان نشان دهیم که اگر ما در برخی مسائل مثل انتخابات اختلافاتی داریم و یا حرفهایی داشتیم اما انقلابمان را فدای خواستههای گروهی و حزبی نخواهیم کرد.
ما میتوانستیم 22 بهمن را تبدیل کنیم به اینکه انقلاب ما از زمره انقلابهای رنگین نیست، چون انقلاب مخملی متعلق به کشورهایی است که ثبات فکری و سیاسی ندارند. انقلاب ما این فرصت را داشت که 22 بهمن را بیمه کند. همه فرصتهای کشور را حفط کند و آن فراخوانهای 25 بهمن کار صحیح و درستی نبود اما یک نکته اینکه واقع مطلب آن کسانی که انقلاب ما را نشناختند، تصور میکنند که گردهم آمدن گروهی از افراد میشود انقلاب را از پا درآورد اما مردم خودشان راه را پیدا میکنند و به مسئولین جهت میدهند. مردم هستند که تشخیص میدهند که کی باید وارد شوند و عمل کنند. به اعتقاد من 22 بهمن همه طیف نیرو داشتیم و شرکت کردند و قابل انکار نیست، نباید مفاهیم مقدس مثل 22 بهمن، روز جمهوری اسلامی و امام، رهبری، بسیج و شهدا و قانون اساسی را به افراد یا گروه خاصی نسبت داد. اینها متعلق به تک تک ایرانیهایی است که در سال 1357 حضور داشتند و چه جوانهایی که الان حضور دارند.
اگر آقایان کروبی و موسوی باز هم اعتراض دارند، اعتقاد دارم باید از مجرای قانون اساسی کشور که مشخص کرده، کار خود را دنبال کنند والا با حضور در خیابانها، با دعوا و درگیری و ریختن خون بیگناهان مساله نه تنها حل نخواهد شد، بلکه بدتر میشود.